چرندیات یک ذهن شلوغ
چرندیات یک ذهن شلوغ

چرندیات یک ذهن شلوغ

Birthday

امروز تولدم بود.همزمان شده با تولد امام رضا

پارسالم همزمان شد با تولد حضرت معصومه

تو روزی که همه جا جشن و شادیه اما برای من هیچ شادی وجود نداشت آرزوهام هیچکدوم براورده نشدن و من دیگه ارزویی نمیکنم.از خدا خواسته بودم یه هدیه بهم بده امروز اما خوب نداد.

جالبه که از همه روزا هم تنهاتر بودم حتی دوستام که هر سال تبریک میگن دیگه یادشون نبودم.

تولد من اصلا اتفاق خاصی نیست ولی چرا سال به سال همه چیز بدتر میشه و من توی مناسبتا غمگین تر؟